سلام . فكر نكنم اين سؤال شرعي باشه ولي مي گم : يگي از آدما !

به نام خدا و با سلام به شما دوست همراه و مشتاقم سياوش جان - براي جواب دوباره به پرسش شما نگاهي به تفسير اين آيه (شوري 7) در تفسير الميزان نگاشته علامه طباطبائي انداختم و در آنجا به اين اشكال پاسخ گفته بود . كه آن را برايت در اينجا مي آورم ( گر چه كمي حوصله مي خواهد ) : <<" و كذلك اوحينا اليك قرآنا عربيا لتنذر ام القري و من حولها " كلمه "كذلك" اشاره به وحيي است كه از سياق آيات قبل فهميده مي شود . و "ام القري" مكه مكرمه است . و مراد از انذار مكه ، انذار اهل مكه است . و مراد از "من حولها " ساير نقاط جزيره العرب است ، يعني آنهايي كه در خارج مكه زندگي مي كنند . مؤيد اين معنا كلمه "عربيا" است، چون مي فرمايد : بدين بدين جهت قرآن را عربي نازل كرديم كه عربي زبانهارا انذار كني . در اينجا اين سؤال پيش مي آيد كه اگر غرض از نازل كردن قرآن فقط انذار عرب زبانها باشد با جهاني بودن قرآن نمي سازد . جوابش اين است كه دعوت پيامبر اسلام در جهاني شدنش تدريجي و مرحله به مرحله بوده ، در مرحله اول به حكم آيه شريفه " و انذر عشيرتك الاقربين " مامور بود تنها فاميل خود را دعوت كند ، و در مرحله دوم به حكم آيه شريفه " قرآنا عربيا لقوم يعلمون " مامور شده آن را به عموم عرب ابلاغ كند ، و در مرحله سوم به حكم آيه شريفه " و اوحي الي هذا القرآن لانذركم به و من بلغ " مامور شده آن را به عموم مردم برساند . يكي از ادله اي كه مي رساند كه چنين مراتبي در دعوت در دعوت اسلام ، آيه شريفه " قل ما اسئلكم عليه من اجر -تاجمله- ان هو الا ذكر للعالمين " است ، چون آن طوري كه از سياق سوره بر مي آيد خطاب در آن به كفار قريش است (دقت) مي فرمايد : اين قرآن هدايت و تذكر براي تمام عالميان است و اختصاص به يك قوم و دو قوم ندارد ، و چون كتابي است همگاني ديگر معنا ندارد كه رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) از عرب مطالبه اجر و پاداش كند . علاوه بر اين در اين معنا هيچ حرفي نيست كه دعوت به اسلام شامل اهل كتاب و مخصوصا يهود و نصاري نيز مي شود ، ( چون در قرآن بارها به اهل كتاب خطابه ها كرده و ايشان را به پذيرفتن دين دعوت فرموده ) . و نيز مسلم تاريخي است كه مردمي از غير عرب اسلام را پذيرفته اند ، مانند سلمان فارسي ، بلال هبشي و صهيب رومي . بعضي از مفسرين گفته اند : مراد از جمله " من حولها " ساير اقوام بشريت غير عرب است ، و مؤيد اين احتمال آن است كه از مكه مكرمه تعبير فرموده به "ام القري" يعني مركز تمامي شهر هاي دنيا و گرنه مي فرمود : مكه . ...>> اميد وارم پاسخ را دريافته باشيد . به اميد پيروزي و بهروزي شما

با سلام * 1- همانطور كه گفته بوديد قران به صورت واضح مطالب را بيان مي فرمايد و به همان واضحي فرموده «ان الدين عند الله اسلام» ، يعني تنها ديني را كه خداوند مي پذيرد اسلام است كه از حيث افراد عام است . 2- پيرامون قانون اساسي دين يعني قرآن فرموده «هدي للمتقين» و حرفي از عرب و عجم نيست . 3- در آيه 1 سوره فرقان مي فرمايد «بزرگوار است كسي كه نازل كرد قرآن را بر بنده اش ليکون للعالمين نذيرا» يعني همه عالميان را انذار کند نه فقط اعراب را . 4- اگر چنين است كه خداوند اسلام را فقط براي مكه فرستاده ، پيامبر چرا براي ايرانيان و روميان نامه نوشت و آنان را دعوت به اسلام نمود ؟ اگر كار ايشان صحيح بوده پس حرف شما ناصحيح است و اگر كار ايشان صحيح نبوده ، ايرانيان چرا دين انساني كه خائن به ماموريت خود است ( يعني ابلاغ دين فقط براي اعراب ، در حالي كه ايشان كشورهاي ديگر را هم دعوت فرمود ) را پذيرفتند ؟ 5- پيامبر(ص) و بعد ها خلفاي اهل سنت و امام علي(ع) به شهر ها و كشور هاي مختلف قاضي و حاكم مي فرستادند كه اين مؤيد قول ما است . و دلايل فراواني كه هست ... - الف ) و اما فرموده بوديد قرآن نياز به مفسر ندارد در حالي كه خود قرآن كريم در سوره آل عمران سخن از كساني به ميان مي آورد كه راسخ در علم و فهيم در معاني علم اند كه آنان را ما مفسر قرآن مي ناميم . ب) سخن شما كه قرآن نياز به مفسر ندارد را جز عده قليلي كه الان هم گوشه نشين اند قبول ندارند و بي اساس است . چرا كه از تمام مذاهب اسلامي تفسير براي قرآن نوشته شده . ج) اگر شما به معاني قرآن اينقدر آگاهيد تر جمه «الم» را برايم بنويسيد تا استفاده كنيم . شايد بگوييد مفسرين هم چيزي در اين باره ننوشته اند كه جواب مي دهيم آنها حدثهايي زده اند . مي بينيد حتي مفسرين هم در تفسير بعضي آيات قرآن عاجزند ، چه برسد به من و جناب عالي . گفتار و رفتار ائمه اطهار (ع) هم كه مفسرين اصلي قرآن هستند مؤيد صحبت ماست .

با سلام - من جواب شما را در چندين پست خواهم نوشت ان شا الله .

به نام خدا آغاز مي كنم و به شما سلام ، از شما يه خواهش دارم و اون اينه كه به حرفايي كه مي زنم با دقت توجه كني : شما خودتون داريد مي گيد حجاب من حجاب غير متعارفه ! هر چيزي هم كه كه غير متعارف باشه ، انجامش درست نيست ( اگه اين كار حلال باشه انجامش نديم بهتره ، ولي اگه حرام باشه نه تنها نبايد انجامش بديم ، بلكه اگر انجامش داديم مرتكب گناه بزرگ تري شده ايم ! ) حالا كه شما حجابت متعارف نيست نبايد متعارفش كني ؟ حالا برات حد حجاب رو كه خدا تعين كرده و تو به عنوان يه زن مسلمون بايد اون رو رعايت كني ميگم . خدا در قرآن مجيد حد حجاب رو گفته :(( به زناني كه به من ايمان آورده اند -و به من عشق مي ورزند- بگو چشمان خود را كنترل كنند و دامان خود را از گناه حفظ كنند و زيبايي هاي خود را -اعم از زيبايي هاي بدني و زينت آلات- آشكار نكنند مگر -دستها وگردي صورت- كه نمايان است و روسري هاي خود را بر روي سينه و گريبان خويش بيندازند -تا برجستگي سينه و گردن آنها نمايان نشود-<<نور،30و31>> وبگو جلباب خود را به خود نزديك سازند -جلباب پوششي است كه از روسري بزرگ تر و از چادر كوچك تر است و تا زير زانو را مي پوشاند- اين كار از اينجهت بهتر است كه به عفاف شناخته شوندو مورد اذيت -مردان هوسباز - قرار نگيرند و به درستي كه خداوند بخشنده و مهربان است <<احزاب ، 59>>)) و همچنين امام كاظم(ع) مي فرمايند فقط چهره و دست تامچ مي تواند از بدن زن پيدا باشد . و نيز امام صادق (ع) مي فرمايند آنچه زير روسري قرار ميگيرد نبايد آشكار شود ، همچنين از مچ به بالا بايد پوشيده شود . با كمي به آيات و روايات فوق و همچنين علم به اينكه عمل به آيات قرآن و روايات ائمه معصومين (ع) واجب است ، بايد حد پوشش خود را در حدود گفته شده نگاه داري . و اگر خلاف اين كار را انجام دادي ، مرتكب حرام شده اي . == حالا جواب كلام هايي رو كه توي سوالت نوشته بودي :اول اينكه چرا شما ها همه چي رو توي حجاب مي بينيد ؟ حالا من از شما مي پرسم چرا همه چي رو توي حجاب نبينيم ؟ خودت هم ميدوني كه از كوزه همان برون تراود كه در اوست ! زني كه خدا رو دوست نداره ، توي اعمالش هم اين عاشق نبودن پيدا مي شه ! بارز ترينش حجابه ! كسي كه عاشقه ، به تمام حرفاي معشوقش گوش ميده ! نه اينكه يه حرفشو بشنوه ، دو تا حرفشو نشنوه ! نماز بخونه ، حجابش رو رعايت نكنه ! حالا خدا وكيلي تو عاشق خدايي ؟ خدا مي گه حجاب داشته باش ، تو مي گي دوست ندارم ؟ اين ميشه ؟ اين درسته كه خدا مهربان ترين مهربانوناست ، ولي وقتي به حق مردم ميرسه ديگه شوخي بردار نيست ، ديگه رحم نمي كنه ! شايد بگي مگه حجاب هم حق مردمه ؟ بايد بگم كه بله ! حق مردمه ! پسري كه به خاطر حجاب تو به گناه مي افته ، روز قيامت ميگه خدا ! به من چه مربوطه ! اون با اون وضعش اومد تو خيابون ، ما هم ديدمش ، ... ، بعد هم به گناه افتادم ! بعد تو رو به خاطر اينكه اون جوون رو به گناه انداختي ، بايد اينقدر از نماز و روزه و كاراي خوبت بهش بدي تا راضي بشه ! الحمد لله كه اين رو زا يكي و دوتا هم نيستن ! تو هر خيابون كه مي ري صد تا چشم دنبالته ! بعد ، اون دنيا همشون طلب كارن ! و تو اونقدر بايد صواباتو بهشون بدي ،تا ديگه چيزي گير خودت نياد ! بعد هم تازه كلياشون موندن ! اونوقت انقدر از گناهاشون بهت ميدن تا راضي بشن ! بعد تو مي موني و كلي گناه كه هيچ كدومشون رو تو انجام ندادي ( ولي باعث و بانيش خودت بودي !) و ديگه هم هيچ صوابي نداري ! اونوقت چه طور مي شه ؟ ميري جهنم ! (خدا نكنه !) خدا وكيلي حيف نيست ؟ حالا يه داستان هم برات تعريف مي كنم : يه روز يه پسري داشت تو كوچه رد مي شد كه يهو چشمش افتاد به يه دختر ، دختره خودشو آرايش كرده بود ، لباس هاش جلب توجه ميكرد ، با ناز و ادا راه مي رفت ! پسر جوون هم غريزش تحريك شد و به اون نگا كرد ! اونقدر رفته بود تو بحر اين دختره كه ديگه جايي رو نمي ديد ! همون جور كه داشت راه ميرفت و محو اين دختر شده بود ، سرش خورد به يه ميله و سرش پر خون شد ! جوونه هم معطل نكرد و رفت پيش پيامبر (ص)! گفت يا رسول الله ! اين چه وضعيه ؟ دخترا چرا اين جوري مي گردن ؟ چرا يه ذره حيا ندارن ؟ يه چي بهشون نميگيد ؟ نگا سرم چجوري زخم شده ! تو همين موقع بود كه آيه هايي كه بالا برات نوشتم به پيامبر نازل شد ! كه پسرا و دخترا چشماشون رو كنترل كنن ! دامان خودشون رو از گناه پاك نگه دارن ! دخترا حجابشون رو رعايت كنن ! زينت هاشون رو جلو نا محرم بپوشونن ! بدنشون رو كه با ارزش ترين زينت ظاهري يه زنه جلو نامحرم آشكار نكنن ! بايد جوري لباس بپوشن كه نا محرما نتونن اونا رو وسيله لذت خودشون قرار بدن ! حالا خودت بگو يه دختر كه حجابش به قول شما نا متعارفه ! خودشو چه جوري تو جامعه معرفي مي كنه ؟ ميگه آهاي مرداي تو كوچه و خيابون ! من خودمو برا شما آزاد گذاشتم ! من خودمو برا شما آرايش كردم ! هر جور مي خواين از من استفاده كنين ! در صورتي كه يه زن بايد بهترين آرايش رو توي خونه جلو اونايي كه بهش محرمن بكنه ! لباساي بدن نما رو توي مهموني زنونه بپوشه ! نه جلو گرگاي توي خيابون ! اونايي كه توي خيابون مي بيننت ، بهت شماره ميدن ، ازت شماره ميگيرن ، با لبخند نگات مي كنن ميگن تو فرشته اي ! تو چقدر زيبايي ! من دوست دارم ! دارن دروغ ميگن ! اينا گرگن ! لباس گوسفند پوشيدن تا شناخته نشن ! دارن به تو به عنوان يه كالاي يه بار مصرف نگا مي كنن ! دختراهم كه احساساتي ! تا يكي بهشون بگه دوست دارم ، زود باور مي كنن ! تا اونجا پيش مي ره كه ديگه نمي تونن سرشونو بلند كنن ! اون كسي كه اونقدر جمله هاي عاشقونه بلد بود ، ديگه نيستش ! حالا تو موندي و يه عمر حسرت ! نگو من از اونا نيستم ! نگو من با اونا فرق مي كنم ! عاقبت بي حجابي همينه ! تو رو به عنوان يه كالا معرفي مي كنه ! بعد توي ازدواجت هم مشكل پيدا مي كني ! شوهرت تو دلش مي گه من كه به اين راحتي باهاش آشناشدم ، حتما خيلياي ديگه هم باهاش مرتبط بودن ! تو تو دلت ميگي اون كه اينقدر ساده به من رسيد ، پس مي تونه به همين سادگي به ديگري هم برسه ! كم كم دعوا شروع ميشه ! كم كم بي اعتمادي ها شروع مي شه ! تا اينكه آخر كار ، كاربه طلاق مي كشه ! به به ! چه عاقبت شيريني ! اينو دلت مي خواد ؟ وقتي خودتو به عنوان يه كالاي يه بار مصرف معرفي ميكني ، توقع داري به حقارت بهت نگا نكنن ؟ تو الان 19 سالته ! چجوري ميگي من بچه ام ؟ خدا ميگه الان 10 ساله كه حجابت واجب شده ! كو حجابت ؟ بعد تو هم مي گي من بچم ؟ ملائكه مسخرت نميكنن ! نمي گن تو الان بايد عزيز ترين زن پيش خدا باشي ؟! نميگن داري خودتو بد بخت مي كني ؟ نمي گن چرا ميونتو با خدا به هم زدي ؟ يه ذره فكر كن ! داري خودتو گول مي زني ! خدا كسي رو كه مايه ي فساد جووناست رو دوست نداره ! خدا كسي رو كه خودشو جدي نمي گيره مي گه من بچه ام جدي نمي گيره ! والا ! يه ذره فكر كن ! تو خليفه اللهي ( نه الان) ميتوني بايه اشاره مثل خدا چيز خلق كني ! فكر مي كني تو بهشت چرا هر كس هر چيزي رو بخواد مهياست ؟ برا اينه كه كسايي كه تو بهشتن خليفه الله اند ! هر چي رو بخوان خودشون خلق ميكنن ! حضرت زهرا تو 18 سال ، شد بهترين زن عالم ! حالا تو كه 19 سالته ميگي من بچه ام ؟ الان خودمم گريم گرفته ! ديگه نميتونم چيزي بنويسم . اميدوارم جواب سوالتو گرفته باشي

به نام او كه هر چه داريم از اوست .با سلام به دوست عزيزم سياوش جانجواب شبهاتت :‹‹در چندين آيه از قرآن آمده است كه دين اسلام براي اعراب و اطرافمكه آمده است.››همان طور كه ميدوني ثبوت شيئ نفي ما عدا نمي كند . يعني مثلا اگر بگوييم حسين پسر خوبي است دليل بر اين نيست كه علي خوب نيست . در اين آيه ( شوري 7) هم همين قائده وجود دارد و اين به معني آن نيست كه خداوند قرآن را فقط براي مردم مكه و اطراف آن نازل كرده بلكه در جاي جاي تعاليم اسلام و آيات قرآن و هم چنين احاديث اين نكته گوشزد مي شود كه اسلام براي تمامي انسانها است و آخرين دين خداوند مي باشد‹‹و باز هم چند آيه هست كه ميگويد براي هر قومي-رسول بزبان همان قوم ميفرستيم››در آيه اي كه به آن اشاره كردي (ابراهيم 4) خداوند مي فرمايد هر پيامبري به لسان قومش بوده اما نمي گويد براي هر لساني پيامبري فرستاديم . يعني پيامبرهايي كه خداوند براي بشر نازل فرموده اند به زبان همان قومي كه در آن ظهور كردند صحبت مي كردند و بعضي از اين پيامبران رسالت جهاني داشتند . مانند حضرت موسي(ع) و عيسي(ع) و محمد(ص) . و لسان آنها لسان مردمي بود كه در ميان آنها مبعوث مي شدند نه اينكه بايد براي هر مملكت و قومي پيامبري به همان زبان مبعوث مي شد .كلاس درس : سياوش جان به نظرم آمد اين نكته را ياد آوري كنم كه براي اينكه بفهميم شماره هر آيه چند است به عدد آخر آن آيه نگاه مي كنيم نه به عدد اول آن آيهموفق و پيروز و سر بلند باشي كميته قرآني موسسه پيام وصال .